دیر کرده ای ...


eshgholane

نه آسمان نشانه ای از تو می فرستد نه زمین رد پای تو را به من می رساند و من مسیر آمدنت آن قدر رفته ام و باز گشته ام که رد پای دلم مثل شقایقی بر جا مانده است. تا کی این گیسوان را شانه زنم و با نرگس و یاس و مریم بیارایم.تا کی این چین و چروک های چهره را با لبخند سردی بپوشانم؟تا کی این گریه های شبانه می توانند مانند رودی پر آب دریای دلم را سیراب کنند. تا کی باید پرندگان کوچه تنهایی ام یکی یکی پر بزنند و در آسمان بی کسی ام به دنبال تو بگردند. گل های پیرهنم پژمرده اند. هوای عاشقانه چشمانم بارانی است.دیر کرده ای و من این اضطراب و اشتیاق رابغض می کنم و دستان خسته ام را به پنجره می آویزم... ای دل  ببین از پس سالها انتظار به اعتراف آمده ام. دوستت دارم .   

بیا و فاصله ها را کم کن...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:,ساعت 11:12 توسط hamed-zahra| |


Power By: LoxBlog.Com